راه بندان شدن، بسته شدن، سد شدن، مسدود شدن
متضاد: باز شدن، باز ایستادن، قطع شدن، متوقف شدن، موقوف شدن، از کار افتادن، از حرکت بازماندن، بی حرکت شدن
راه بندان شدن، بسته شدن، سد شدن، مسدود شدن
متضاد: باز شدن، باز ایستادن، قطع شدن، متوقف شدن، موقوف شدن، از کار افتادن، از حرکت بازماندن، بی حرکت شدن